سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیری در زندگانی نیست مگر برای دو کس : دانشمندی پیروی شده یا شنونده ای فراگیرنده . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین

 

ولادت آقا سید الساجدین علی بن حسین -علیه السلام- مبارک است.


ولادت آقا سید الساجدین و زین العابدین را به آقا صاحب العصر و الزمان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

علی بن حسین از پدری مثل امام حسین و مادری مثل شهربانو خانم دیده به جهان گشود. این امام بزرگوار قدر و منزلتش در قلم ها نمی گنجد که کتاب های بی حساب بنویسند. فقط از جهت تبرک می نویسم.

به قول استادمان ما به آن بزرگواران منسوب هستیم. از خودم بارها خجالت می کشم با خود می گویم: "شیر را بچه همی ماند بدو، تو به امام سجاد چه می مانی بگو"!

ولی در قدر و بزرگواری آن امام هُمام همین قدر بس که بگویم: ادامه دهنده ی سیره ی جدش رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- و پدر بزرگوار امت آقا امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- و نور دیده ی حسین بن علی -علیه السلام- و ادامه دهنده ی قیام امام حسین -علیه السلام- است.

بعد از قرآن کریم و نهج البلاغه، بهترین کتاب صحیفه ی مبارکه ی سجادیه است که به نظر من اغلب دعاهایش اشک امام را جاری نموده است. بخصوص دعا برای پدر و مادرش.

در عصر امام سجاد برای امام معصوم جای تبلیغ نبوده است. در واقع دشمنان امام اجازه ی تبلیغ به امام را نمی دادند؛ لذا امام زین العابدین در هر حال دعا می خوانده و عبادت می فرموده است. دعاهای امام سجاد در صحیفه ی سجادیه به بهترین وجه ممکن انسان ها را به سیره ی ائمه و اهل بیت عصمت و طهارت –علیهم السلام- رهنمون می شود. رساله ی حقوقی امام سجاد هم به بهترین شکل، حقوق را بیان فرموده است، چون هستی در حقوق است و حقوق هم در هستی، بهترین کتاب برای انسان های طالب حقوق اسلامی است. ویرایش جدید کتاب های امام سجاد برای افراد کم توان علمی، بهترین مرهم بر زخم های روزگار و دنیا و آخرت است.

شرمنده ام از جد بزرگوارم که هر قصوری در یادگیری و فهم کلمات گهربارشان دارم. ولی یقین دارم محبت اهل بیت نزد پروردگار جایگاه ویژه دارد و در سرای سخت و برزخ حتما دست من و ما را خواهد گرفت.

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/3/13:: 10:12 عصر     |     () نظر

 

السلام علیک یا باب الحوائج


ولادت نور دیده گان آقا امیرالمؤمنین علی –علیه السلام- را به آقا صاحب الزمان تبریک عرض می کنم.

خدا رحمت کند پدرم را در روز ولادت حضرت عباس با محبتی که به آن بزرگوار داشت می گفت: "آقا امام زمان به عموجانشان حضرت عباس علاقه خاصی دارد" و بر سر منبر این شعر را می خواند:

ای حرمت قبله حاجات ما

ذکر تو تسبیح و مناجات ما

چهار امامی که تو را دیده اند

دست علم گیر تو بوسیده اند

خدا رحمت کند مادرم را که برای توسل با علاقه ای که به آقا قمر بنی هاشم حضرت عباس داشت می فرمود:

ای ماه بنی هاشم خورشید لقا عباس

ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس

عباس علی سردار ای میر عَلَم بردار

این غم که تو می دانی از روی دلم بردار

با محنت و درد و غم من رو به تو آوردم

دست من محزون گیر از بهر خدا عباس

 

 

 

 

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/3/12:: 7:10 صبح     |     () نظر

 

السلام علیک یا ابا عبدالله


ولادت نور دیدگاه آقا امیرالمؤمنین –علیه السلام- و میوه قلب حضرت فاطمه زهرا –علیها سلام- بر جهان بشریت مبارک است.

این تولد را به آقا صاحب العصر و الزمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف- تبریک و تهنیت عرض می کنم.

این حسین است که قنداقه او را جبریل

برده در عرش به فرمان خداوند جلیل

این حسین است که خادم بودش میکاییل

این حسین است که دربان بودش جبراییل

پیامبر –صلی الله علیه و آله و سلم- فرموده است: "حسین از من است و منم از حسین".

عظمت حسین بن علی را پیش از تولدش پیامبر به دخترش فاطمه زهرا خبر داده بود. دومین نوه پیامبر که سروَر و آقای جوانان بهشت است. سرآمد همه جوانان بنی هاشم است.

پیامبر خیلی سفارش نواده گان عزیزش را می فرمود. حضرت حسین بن علی –علیه السلام- مثل برادرش حسن بن علی –علیه السلام- در بین بنی هاشم از ویژگی خاصی برخوردار بود. جدش آقا رسول الله خاتم النبیین و پدرش آقا امیرالمؤمنین اولین امام شیعیان و مادر بزرگوارش حضرت زهرای مرضیه سیده نساء عالمین است.

همه فضائل و مناقب آن بزرگواران را بعد از خدا و رسول، امت مسلمان می دیدند و حسین بن علی در دامان این پاکان رشد کرد.

فضائل حضرتش را به کتاب ها توان نگاشتن نیست. هرکس نوشته محبتش را ثابت کرده ولی حق مطلب را نتوانسته ادا کند.

زندگی سراسر سرور و شور و نشاط و شجاعت و غیرت و سخاوت و جوانمردی آن امام همام را نمی توان به تصویر کشید. به قول شاعر:

سوم شعبان بود جهان چو رضوان بود

خانه زهرا نگر چه نورباران بود

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/3/12:: 6:50 صبح     |     () نظر

السلام علیک یا رسول الله


خدا را شکر که به بعثت رسیدیم.

در بیست و هفتم ماه رجب در غار حراء، جبرییل، فرمان حق را به پیامبرش ابلاغ فرمود.

خداوند برای احیای خداپرستی پیامبری در بین مردمان جاهلی مبعوث فرمود که دخترکشی فخرشان بود، برده داری کارشان بود و خیلی از کارهای خداپسندانه را اصلا نمی فهمیدند.

در شرایط سخت جاهلیت، یک قوم، یک شهر، همه و همه دیده بودند، فهمیده بودند، یقین داشتند که محمد، امین است، به راستگویی، درستکاری، رعایت عدل و انصاف، اخلاق خوب، ادب نسبت به بزرگترها، محبت نسبت به کوچکترها و امانت داری.

اول مردی که ایمان آورد حضرت علی –علیه السلام- بود که در آن زمان ده سال بیشتر نداشت.

از همه بیشتر خانم خدیجه –علیها السلام- ایشان را می شناخت. همو که ثروتمندترین زن در سرزمین حجاز بود و با ازدواج با محمد امین، به ظاهر، خود را از مال دنیا تهی کرده بود و حالا به فرمان الهی همسرش را خداوند به پیامبری مبعوث فرموده بود. اولین زن ایمان آورنده به رسول گرامی اسلام خدیجه –علیها السلام- بود.

وقتی بزرگان قریش که از اقوام پیامبر بودند متوجه این امر عظیم شدند در فکر چاره جویی بر آمدند. به خاطری که با ظهور اسلام خیلی از منافعشان به خطر افتاده بود. ولی حضرت محمد –صلی الله علیه و آله و سلم- که از جانب خدا مأموریت داشت می فرمود: "مردم بگویید لا اله الا الله تا رستگار شوید". و سوره ی مبارکه "اقرأ باسم ربک الذی خلق" را تلاوت می فرمود.

در راه ابلاغ رسالت خیلی پیامبر را اذیت و تهدید کردند، ولی چون فرمان الهی بود ایشان دست از راهنمایی امت بر نمی داشت. ایمان آورندگان غالبا از غلامان و کنیزان و تهی دستان بودند.

دین جهان شمول اسلام چنان رواج پیدا کرد که در کمترین مدت، سرزمین عربستان و حتی کشورهای دیگر را با رحمت الهی آشنا کرد.

بعثت را با هزاران کتاب نمی توان بیان کرد فقط کلامی از پیامبر اعظم من باب تبرک بیان می کنم:

" من مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم".

قرآن جاویدان که کتاب کامل درس زندگی و یادگار پیامبر گرامی اسلام است تا قیام قیامت قابل اجرا است و روز به روز به تشنگان فضیلت  مکتب قران اضافه می شود: "ولا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین"

بعثت خاتم الانبیاء را به ساحت مقدس آخرین ذخیره ی الهی حجت حق آقا صاحب العصر و الزمان تبریک و تهنیت عرض می کنم. امیدوارم که شرمنده ی قرآن و رسول الله نشوم.

ماه فرو ماند از جمال محمد

سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتی نیست

در نظر قدر با کمال محمد

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

عشق محمد بس است و آل محمد

سال های سال روز بعثت برابر با هفتمین روز روضه ی پدرم خدا بیامرز بود. در این روز روضه خوان ها بیشتر اشعار در رثای پیامبر می خواندند. پدرم یک کارتون بیسکویت می خرید و با چای بین جمعیت توزیع می کردند. مادرم هم با دو تا روسری سبز منقّش به گنبد و بارگاه عتبات عالیات که داشت، و می گفت از کربلا برایم سوغات آورده اند، منبرهای آقا ابا عبدالله را سبز پوش می کرد و به بهترین وجه ممکن جشن بعثت به سادگی و شیرینی تمام می شد "عاش سعیدا و مات سعیدا".



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/3/6:: 1:44 صبح     |     () نظر

السلام علیک یا موسی بن جعفر الکاظم


شهادت آقا موسی بن جعفر –علیه السلام- را خدمت صاحب العصر و الزمان، آقا بقیه الله، تسلیت عرض می کنم.

یا موسی بن جعفر مرقد شما در قلب دوستداران و شیعیان شما است.

گرچه دوریم به یاد تو سخن می گوییم

بُعد منزل نبود در سفر روحانی

خدا رحمت کند پدرم را که سال ها –در این تاریخ- روضه داشت و با سوز دل می خواند:

من به عالم گفته ام خاک در این آستانم

لطف کن پا بر سرم بگذار یا موسی بن جعفر

یا امام هفتم در ایران اسلامی، بیست و پنجم ماه رجب، روز حزن و عزا و ماتم است. این عزاداری در مشهد و قم بسیار با شکوه تر برگزار می شود. شیعیان برای عرض تسلیت خدمت آقا علی بن مو سی الرضا –علیه السلام- و حضرت معصومه –علیها السلام- شرفیاب می شوند. مداحان می خوانند و مردم بر سر و سینه می زنند و به یاد شما اشک می ریزند. همگی دعا می کنند با دسته جات سینه زنی، از نزدیک، به زیارت شما مشرف شوند.

یا موسی بن جعفر چقدر عظمت شما را شنیده و خوانده ایم. شما را در زندان مخوف و تاریکی زندانی کرده بودند و شما شب و روز عبادت می کردید و می فرمودید: "عجب جای خلوتی است برای مناجات".

در روایت داریم شما یک روز با دوست خود در حال حرکت بودید که آن دوست غلام خود را دید، به مادرش توهین کرد. شما اعتراض کردید: "چرا به مادرش توهین کردی؟!" او گفت: "یابن رسول الله مادرش مسیحی است!" شما فرمودید: "تو حق نداری به مادر مسیحی او توهین کنی و تهمت ناروا بزنی. چون در دین مسیح –علیه السلام- هم قانون عقد و ازدواج صحیح وجود دارد". از آن تاریخ به بعد هیچ کس شما را با او ندید.

 

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/3/4:: 11:26 صبح     |     () نظر

  شهادت نور دیدگان آقا امیر المومنین و تربیت شده ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر حضرت ولی عصرعج الله تعالی فرجه الشریف تسلیت باد. تاریخ از قول مولایمان صاحب الزمان نقل کرده اند: "مصیبت اسیری عمه جانم حضرت زینب برایم بسیارسنگین است و صبح و شام بر این مصیبت گریه می کنم و اگراشکم تمام شود، خون گریه می کنم."

 پدرم رحمه الله، سالهای سال برمنابر مسلمین برای عمه جانم حضرت زینب سلام الله علیها با سوزو گداز می خواند:


خطبه زینب اگر در سفر شام نبود

از فداکاری شاه شهدا نام نبود

نه همین نام نبود ازشه خونین کفنان

خبراز مکتب ارزنده ی اسلام نبود


 در مصیبت آن معظمه ی مظلومه قلم قاصر است که بتواند شجاعت علوی وصبرفاطمی آن بزرگوار را به رشته تحریر درآورد. هیچ زنی در تاریخ بشریت چنین مقام و مرتبتی ندارد که در حیات پر برکتش یار و یاور چهار امام هم عصرش باشد. امام سجاد علیه السلام در عظمت این بانوی بزرگ فرموده اند:"عمتی! انت عالم غیر معلمه "

زینب آن بانوی عظمایی که دست قدرتش

کهکشان چرخ را در پیچ و تاب انداخته

 

  آن مخدره با جان و مال و فرزندانش در رکاب حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در واقعه جانگداز کربلا در کنار امامش، مجاهده نمود، به طوری که مورد تحسین امام حسین علیه السلام قرار گرفت.

  با وجود گرمای هوا در روز عاشورا، تشنگی اهل حرم، شهادت حضرت ابا عبدالله الحسن ، داغ آقا ابوالفضل العباس، دیدن قنداقه ی پر خون علی اصغر، صدای العطش خیام، پرپر شدن همه ی یاران، هلهله و شادی دشمن، سر امام زمان بالای نیزه، اسب تاختن بر بدن مبارک امام و... آن بزرگواراز انجام مستحبات غافل نبود تا جایی که به فرمایش امام سجاد علیه السلام  در شب یازدهم محرم نماز شب را نشسته خواند.

 

رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول

این کشته فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده درخون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

پس روی در بقیع و به زهرا خطاب کرد

مرغ هوا و ماهی دریا کباب کرد

ای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب وبی کس و بی آشنا ببین

 

 در عصر روزدهم، بعد از آتش زدن خیام، عمه سادات مطابق دستورامام زمانش، سرپرستی اهل حرم را برعهده گرفت و با امام حسین وداع نمود:

ای وارث سریرامامت زجای خیز

بر کشتگان بی کفن خود نماز کن

طفلان خود به ورطه ی بحر بلا نگر

دستی به دستگیری ایشان دراز کن

یا دست ما بگیراز این دشت پربلا

باردگر روانه به سوی حجاز کن


 

 اسارت شروع شد وخاندان اهل بیت، وارد شام شدند.در کاخ یزید و عبید الله، با بیان شجاعت و اهداف شهیدان،بنی امیه را رسوا نمودند تا جایی که یزید به خواسته امام زین العابدین تسلیم شد واهل بیت رسول الله بیرق عزا برپا نمودند و کاخ یزید را به لرزه درآوردند.


شام غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود

وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت

فاش می گویم که آن بانوی عظمای دلیر

با بیان خویش دشمن را هراسان کرد و رفت

خطبه ی غرا بیان فرمود در کاخ یزید

کاخ استبداد را از ریشه ویران کرد و رفت


 اهل بیت به دستور سید الساجدین برای بزرگداشت شهیدان کربلا، راهی آن سرزمین مقدس شده و اولین احیا کنندگان زیارت قبر ملائک پاسبان آقا سید الشهداء و هفتاد و دو تن شدند. از کربلا تا شام عمه سادات با شجاعت خود را سپر تازیانه های دشمن علیه کودکان نمود، اما از شام تا کربلا دشمنان زیرتازیانه ی عمل ننگین خود نابود شدند و زینب با استواری بیرق فرهنگ حسینی را بر دست گرفت و این گونه عاشورا، زینب البقاء شد.

 اهل بیت رسول الله، بعد از نکوداشت یاد شهدای حق و فضیلت، در معیت امام زین العابدین علیه السلام به سوی مدینه النبی رهسپار شدند و در آن شهر به بیان استقامت و پیروزی حق علیه باطل پرداختند و مجاهدت های انسان ساز آن بزرگواران را در قلب ها نهادینه نمودند.

  بعد از مراجعت، زینب سلام الله در مدینه عزا برای شهدای کربلا برپا نمود. حضرت زینب سلام الله علیها در مدینه خطبه خواند و مردم را برای قیام فرا خواند. عمرو بن سعید اشرق والی مدینه نامه‌ای به یزید نوشت و او را از ماجرا با خبر کرد. یزید در جواب نامه وی نوشت بین زینب و مردم مدینه فاصله بیانداز. پس به حضرت زینب امر کرد از مدینه بیرون و به هر کجا می‌خواهد برود. حضرت زینب برخلاف میل باطنی اش در اواخر ماه ذی الحجه سال شصت ویک هجری قمری همراه با دختران امام حسین –فاطمه و سکینه- از مدینه خارج شدند. زینب سلام الله علیها بعد از گذشت یک سال در ماه رجب سال شصت و دوهجری قمری دار فانی را وداع و به دیدار معبود شتافت و روح مطهرش در کنار سید و سالار شهیدان حیات جاودان یافت و بارگاه ملکوتی اش در دمشق آمال و آرزوی همه ی علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت می باشد.

 عمه جان! مرا دعوت نمایید تا از نزدیک عرض ادب نمایم.


 

 

 همان صورت نیلی

همان چادر خاکی

همان قد خمیده

همان فرق شکسته

همان تشت پر ازخون

همان راس بریده

همان دست بریده

همان اکبر و قاسم

همان قنداقه پر خون

شده قاتل زینب

امان از دل زینب

امان از دل زینب 

 

 



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/2/26:: 2:32 عصر     |     () نظر

 

السلام علیک یا امیرالمومنین

فقط حیدر امیرالمومنین است


 ولادت شما را بر آخرین ذخیره هستی -آقا صاحب العصر و الزمان- تبریک عرض می نمایم.

دروصف مولای متقیان، افضل صلوات المصلین، علی ابن ابی طالب -علیه السلام- گفتن یا نوشتن بسیار مشکل است.

چنین تولدی در تاریخ بشریت سابقه نداشته؛ خانه خدا شکافته شد. فاطمه ی بنت اسد با وارد شدن به خانه ی کعبه، معجزه آسا وضع حمل کرد. بعد از سه روز، قنداقه در بغل، دوباره از همانجا خارج شد.

فاطمه بنت اسد فخر کند تا ابد

به دهر هیچ مادری، نزاده چون او ولد

برد چو عجز و نیاز، به درگه چاره ساز

پناه دادش مبین، بنت اسد شاد باش

علی بود خانه زاد،مبارکا بر تو باد

من احسن الخالقین

حافظ رضوان علی، حامی قرآن علی

رسول را جانشین، فخر علی العالمین

 از کودکی تحت تربیت حضرت محمد -صلی الله علیه و اله وسلم- بود و نوجوان که شد اولین فرد بود که بعد از پیامبر اکرم -صلی الله علیه و اله وسلم- اسلام آورد. با تمام تهدیدات دست از یاری پیامبر خدا برنداشت و جان پیامبر، برادر، وصی و جانشین آن بزرگوار بود. به گواهی دوست و دشمن صد امتیاز دارد که در کره زمین کسی از چنین امتیازاتی برخوردار نیست. ایشان اولین امام معصوم و پدر بزرگوار یازده امام است.

 نجف، مرقد مطهر و منورو معطر آن امام همام ملجأ و پناهگاه درماندگان است. شیعیان هرگاه درمانده شوند، می گویند: " یا علی دستم را بگیر".

ایوان نجف عجب صفایی دارد

حیدر بنگر چه بارگاهی دارد

یا امیرالمومنین، همه عمراز شما ممنونم که مرا به آن مکان ملائک پاسبان دعوت فرمودید وگرنه:

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم

یقین دارم:

به ذره گر نظر لطف بو تراب کند

به آسمان رود و کار افتاب کند

سیزده رجب در تاریخ بشریت، بهترین سیزده است که از تاریخ محو نمی شود.

نهج البلاغه قطره ای از اقیانوس بیکران علم آن بزرگوار است. ویرایش جدید نهج البلاغه ی آن بزرگوار، به قلم مرحوم حجت الاسلام محمد دشتی، به بهترین وجه ممکن، تشنگان را از این بحر بیکران سیراب می کند. چهل وپنج سال پیش شنیدم حضرت امیرالمومنین علی -علیه السلام- فرموده اند: " اگر دنیا را به من بدهند، پوست جویی را از دهان موری نخواهم گرفت" هنوز لذت این فرمایش گهربار را در ذائقه ام احساس می کنم.

ای پدر مهربان! مرا دوباره به آن مکان مهر دعوت نما.

 

 

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/2/23:: 6:12 عصر     |     () نظر

 

السلام علیک یا اباعبدالله


تولد حضرت علی اصغر -علیه السلام-  نور دیدگاه امام حسین -علیه السلام- را بر شیعیان و دوستداران حضرتش تبریک و تهنیت می گویم.

آقا علی اصغر -علیه السلام- شش ماهه بود که در آغوش پدرش در کربلا در زمره ی شهدا به شهادت رسید. سخت ترین حالت برای امام حسین –علیه السلام- شهادت حضرت علی اصغر بود. ایشان مُهر کربلا است. بدون هیچ دفاعی به شهادت رسید.

محکم بگیر دامن این نازدانه را

باب الحوائج است ولی شیرخواره است

شرمنده ام که فراموش کرده ام این تولد عزیز را در روزش تبریک بگویم.

ألسلام علیک یا أباعبدالله

و علی الأرواح الّتی حلّت بفنائک

علیک منّی سلام الله أبداً ما بقیت و بقی اللّیل و النّهار

و لا جعله الله آخر العهد منّی لزیارتکم

ألسّلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی أولاد الحسین

و علی أصحاب الحسین

حضرت علی اصغر در آغوش امام زمانش بود در حیات.

بعد از شهادت هم روی سینه ی امام حسین علیه السلام جایگاهش است.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 


کلمات کلیدی: حضرت علی اصغر


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/2/21:: 12:48 عصر     |     () نظر

السلام علیک یا امام محمد تقی أیها الجواد یابن رسول الله


یا صاحب الزمان ولادت آقا جوادالأئمّه نور دیده ی امام رضا را به شما تبریک می گویم.

یا امام جواد! ولادت شما را به پدر بزرگوارتان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

یا امام جواد! وقتی از حساب من حیث لا یحتسب به زیارت شما مشرف شدم اصلا باور نمی کردم. یا امام جواد ممنونتم!

ای آقای بزرگوار! شرمنده ات هستم که بگویم شیعیان خیلی کم -شاید به ندرت- اسم پسرانشان را جواد یا تقی می گذارند؛ به طوری که بعضی از سر اخلاص نذر می کنند اگر پسردار شدند اسمش را تقی یا جواد بگذارند.

یا امام جواد! بار دیگر مرا به کاظمین دعوت کنید بیایم پابوس آن آستان ملائک پاسبان.

از این مکان دور عرض می دارم:

عزت عالمین می خواهم

سفر کاظمین می خواهم

یا جوادالأئمّه ادرکنی

ای که روح عبادتی ما را

در قیامت شفاعتی ما را

جان زهرا عنایتی ما را

یا جوادالأئمّه ادرکنی

بار دیگر جمعه و عید در عید شده، شیعیان همچنان دیده در راه و امیدوارِ منتظَر هستند که دلها را شاد، گره ها را باز و چشم ها را روشن کند به عطر ظهور.

الا که نور خدایی خدا کند که بیایی

تو راز غیب گشایی خدا کند که بیایی


کلمات کلیدی: امام جواد


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/2/19:: 11:39 صبح     |     () نظر

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اِمام عَلیّ النَّقی الهادی


یا امام هادی شهادت شما را به آقا صاحب العصر و الزمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف- تسلیت می گویم. شرمنده ام که نمی توانم روضه ی شما بزرگوار را از حفظ بخوانم. از آن سخت تر این که وقتی به پابوس شما مشرف شدم خودم را گم کردم. قبل از زیارت شما و فرزند عزیزتان امام حسن عسکری –علیه السلام- به طرف سرداب مبارک و مطهر دویدم. وقتی آن منبر بزرگ را دیدم بلند سلام عرض کردم و برای امام زمان غریب خواندم. همراهم که قبلا به سرداب آمده بود گفت: "اینجا نیست صبر کن"! و مرا به مکان مخصوص غایب شدن آقا و صاحبمان امام عصر –عجل الله تعالی فرجه الشریف- هدایت کرد. دفعه ی قبل که مشرف شده بودم، از شدت جمعیت، سرداب مطهر را بسته بودند.

می دانم که شما خواستید و رسما دعوت فرمودید وگرنه:

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم

بعد از دعا و نماز برگشتم کنار ضریح مطهر شما و فرزند بزرگوارتان آقا امام حسن عسکری علیه السلام. خدا خیر بدهد به شیعیان، طاقت آن همه بی مهری و بی حرمتی را ندارند، به بهترین وجه ممکن برای زوّار، حرم را آماده کرده بودند.

یا امام هادی ممنونم. آقای بزرگوار، دلم پر می زند بار دیگر مرا دعوت کنید به پابوس شما بیایم و خاک سامراء را سرمه ی چشمانم کنم.

ای نورِ در زندان رها، خورشید زندان

ای هادی آزادگان، نور یقین در این جهان


کلمات کلیدی: امام هادی


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 93/2/13:: 3:32 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >