سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در وصف جمع فرومایگان فرمود : ] آنانند که چون فراهم آیند پیروز گردند ، و چون پراکنده گردند شناخته نشوند [ و گفته‏اند امام فرمود : ] آنانند که چون فراهم آیند زیان رسانند و چون پراکنده شوند سود دهند . [ گفتند زیان فراهم آمد نشان را دانستیم سود پراکنده شدنشان چیست ؟ » فرمود : ] خداوندان پیشه‏ها به سر پیشه‏هاى خود بازگردند و مردم از آنان سود برند : چون بنّا که بر سر ساختن بناى خود رود و بافنده که به کارگاهش و نانوا که به نانوا خانه بازگردد . [نهج البلاغه]
چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین

بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّیقین

مَن ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ شَهیدا


   این شهید فقط محبت نداشته، بلکه عملا جلوی تاراج ناموس شیعه را گرفته است. فراموش نمی شود یکی از شهدا به خواهرش یا خواهرانش در طول تاریخ، پیغام داده بود: "خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من رنگین تر است".

   خبر شهادت علی خلیلی و وصیت نامه اش را دو بار به وبلاگم ارسال کردید. تشکر می کنم. به دلیل نشناختن مقام شهادت و جایگاه شهید، قلم را کمتر یارای نوشتن برای شهیدان است. در وصیت نامه اش، شهید ذکر فرموده: "یک نفر ریشو گفت: چرا این کار را کردی!؟" در واقع از امر به معروف ایراد گرفته. سال های دفاع مقدس هم، بودند کسانی که به شهید اهانت می کردند و خانواده های آنها را می رنجاندند! از آن "به ما چه ها"، "به تو چه ها" یا "چه کار داشتی" برای افراد سست ایمان یا لااُبالی بیانش آسان است. کسی که غیرت دارد و به وضوح تاراج ناموس شیعه را می بیند، هرگز نمی تواند فریاد نکند.

   بار دیگر با غیرتی از تبار آقا امیرالمؤمنین علی –علیه السلام- از ضربت های کاری در شب نیمه ی شعبان، به شهادت رسید. خدا انتقامش را خواهد گرفت. حضرت علی -علیه السلام- در خطبه ی 27 نهج‌البلاغه می‌فرماید: "به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه‌ ی زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که درپناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره‌ های آنها را به غارت برده، در حالی‌ که هیچ وسیله ‌ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشته‌اند. لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون این که حتی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره ی خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه ی تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است". 

    در زمان جنگ مادر بزرگواری وقتی می دید افرادی، غیرتمند و شریف همچون علی خلیلی، در رختخواب می میرند می گفت: "برای شهید شدن خوب بود". الحق و الإنصاف شهید خلیلی لیاقتش کمتر از شهادت نبود. کسانی که در سایه سار وجود مبارک آقا صاحب الزمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف- هستند و در حوزه ی علمیه ی امام صادق –علیه السلام- درس غیرت می خوانند، نمی توانند در این مصیبت ها بی تفاوت باشند. به فرمایش امام سجاد علیه السلام: "شهادت افتخار ماست".  

 

 

خوشا آنان که با عزت ز گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند

ز کالاهای این آشفته بازار
محبت را پسندیدند و رفتند

خوشا آنان که در میزان وجدان
حساب خویش سنجیدند و رفتند

نگردیدند هرگز گرد باطل
حقیقت را پسندیدند و رفتند

خوشا آنان که بر این عرصه خاک
چو خورشیدی درخشیدند و رفتند

خوشا آنان که از پیمانه دوست
شراب عشق نوشیدند و رفتند

خوشا آنان که با اخلاص و ایمان
حریم دوست بوسیدند و رفتند
خوشا آنان که در راه عدالت
به خون خویش غلتیدند و رفتند

خوشا آنان که بذر آدمیت
در این ویرانه پاشیدند و رفتند

چو نخل بارور در تنگستان
ثمر دادند و بخشیدند و رفتند

خوشا آنان که پا در وادی عشق
نهادند و نلغزیدند و رفتند

خوشا آنان که بار دوستی را
کشیدند و نرنجیدند و رفتند

رسا در راه خدمت باش کوشا
خوشا آنان که کوشیدند و رفتند
 

(شعر از: دکتر قاسم رسا) 




نوشته شده توسط صدیقه سجادی 96/4/21:: 11:29 صبح     |     () نظر

 


نیمه ی شعبان ولادت سراسر سرور و شادی را حضور آقا امام حسن عسکری –علیه السلام- و خانم نرجس خاتون تبریک عرض می کنم.

می گشایم در مدیح بانوی عالم زبان

گرچه شرح قدر او هرگز نیاید در بیان

بانوی زنهای عالم، حوریان او را کنیز

چون عروس حضرت زهراست آن پاکیزه جان

فخر از این بهتر نباشد در جهان او را نصیب

هست فرزندش وصیّ خاتم پیغمبران

ولادت آخرین ذخیره ی هستی آقا حجت بن الحسن العسکری –علیه السلام- تهنیت باد.

آقا به جان حضرت زهرا ظهور کن!

یابن الحسن کجایی

کی می شود بیایی

پدر خدا بیامرزم در نیمه شعبان به جای ذکر مصیبت، ذکر فراق می خواند. عاش سعیدا و مات سعیدا.

ای ولیّ عصر امام زمان

ای سبب خلقت خلق جهان

ای به امید تو همه خاکیان

بلکه امید همه افلاکیان

تا تو ز ما روی نهان کرده ای

خون به دل پیر و جوان کرده ای

صبح پنجشنبه ها چقدر احساس خوبی در وجود منتظران هست. تا عصر این احساس بیشتر و بیشتر می شود. در دعای کمیل، دعا برای ظهور شما با امید چقدر آرامبخش است.

صبح جمعه، با شعف، بعد از نماز صبح دعا برای فرج شما چقدر روح افزا است. با شروع دعای  ندبه در فراز "أین بقیه الله"  و "إلی متی أحار فیک یا مولی" مستقیم شیعیان با شما صحبت می کنند و آرزو می کنند هرچه زودتر به ظهور شما برسند. کم کم دعای ندبه تمام می شود و با امید و آرزوهای فراوان دعا می کنیم:

"اللهم کن لولیّک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی ءابائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا"

بعد از دعای ندبه جمعیت منتظر با امید و آرزوهای فراوان به خانه هایشان می روند و امیدوارند روزی فریاد "جاء الحق و زهق الباطل" به گوششان برسد.

در روایات هست که ظهور شما جمعه است.

در ایام هفته دوستداران شما قبل و بعد از هر دعایی با صلوات بر "محمّد و آل محمّد" و "عجّل فرجهم" برای ظهور شما دعا می کنند. شب و روز به یاد شما هستند و برای سلامتی شما صدقه می دهند.

ماه شعبان تا میلاد شما همه ی دوستدارانتان ، شاد و امیدوارند. در روایات داریم با آمدن قائم آل محمد –عجل الله تعالی فرجه الشریف- به بهترین وجه ممکن، همه ی مشکلات عالم حل می شود.

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

بعد از هر نماز دعا می کنم "خدایا امام زمان را به فریاد مظلومان عالم برسان".

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 96/2/20:: 11:36 عصر     |     () نظر

السلام علیک یا امام محمد تقی أیها الجواد یابن رسول الله

نتیجه تصویری برای امام جواد

یا صاحب الزمان ولادت آقا جوادالأئمّه نور دیده ی امام رضا را به شما تبریک می گویم.

یا امام جواد! ولادت شما را به پدر بزرگوارتان تبریک و تهنیت عرض می کنم.

یا امام جواد! وقتی از حساب من حیث لا یحتسب به زیارت شما مشرف شدم اصلا باور نمی کردم. یا امام جواد ممنونتم!

ای آقای بزرگوار! شرمنده ات هستم که بگویم شیعیان خیلی کم -شاید به ندرت- اسم پسرانشان را جواد یا تقی می گذارند؛ به طوری که بعضی از سر اخلاص نذر می کنند اگر پسردار شدند اسمش را تقی یا جواد بگذارند.

یا امام جواد! بار دیگر مرا به کاظمین دعوت کنید بیایم پابوس آن آستان ملائک پاسبان.

از این مکان دور عرض می دارم:

عزت عالمین می خواهم

سفر کاظمین می خواهم

یا جوادالأئمّه ادرکنی

ای که روح عبادتی ما را

در قیامت شفاعتی ما را

جان زهرا عنایتی ما را

یا جوادالأئمّه ادرکنی

بار دیگر جمعه و عید در عید شده، شیعیان همچنان دیده در راه و امیدوارِ منتظَر هستند که دلها را شاد، گره ها را باز و چشم ها را روشن کند به عطر ظهور.

الا که نور خدایی خدا کند که بیایی

تو راز غیب گشایی خدا کند که بیایی


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 96/1/19:: 7:22 عصر     |     () نظر

السلام علیک یا فاطمه الزهراء یا بنت رسول الله


   ولادت شما را بر رسول خاتم، پدر بزرگوارتان، تبریک و تهنیت عرض می کنم.      

   یا حضرت زهرا! ولادت شما خنده و شادمانی را به خانه ی مادر و پدرتان، ساری و جاری ساخت. پدری مانند آقا رسول الله، چشم و چراغ جهان بشریت و خاتم النبیین –صلوات الله علیه- و مادری که با رسول الله خود را، به ظاهر، از مال دنیا تهی کرد، به نحوی که هنگام ولادت شما، زنان قریش به خاطر فقر و تنگدستی به کمک مادر شما نیامدند. در واقع لیاقت نداشتند. خداوند به بهترین وجه ممکن این کار ناپسند آنها را جبران کرد و چهار زن از بهشت به کمک حضرت خدیجه –سلام الله علیها- فرستاد.

   فاطمه در ایران اسلامی جایگاه خاصی دارد. ولادت شما شور و سرور به همه اعلان می کند. این روز را از سال های اول انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی –رحمه الله علیه- روز زن نام نهادند. در این روز حتی کسانی که با بی مهری مادرشان را فراموش کردند با یاد حضرت شما مادرشان را شاد می کنند.

   زیارت حدود مرقد مطهر شما آرزوی همه ی شیعیان جهان است. بعد از هر نماز از راه دور، دست به سینه، عرض سلام می کنیم و از خدا می خواهیم که به آن مکان مقدس ما را برساند. خاک آنجا را سرمه ی چشممان کنیم. شاعر چه خوب در مدح شما سروده:

زنی به مثل فاطمه نیامده است عالمه

جهان علم و تربیت، همای زهد و معرفت

حمیده راضیه رضا به هر قضای اکبری

برو بخوان کتاب ها، نظاره کن حدیث ها

که تا به ذات فاطمه به قدر فهم پی بری

به دهر گر علی نبود فاطمه نداشت تا و همسری

   تولد شما این قدر مهم بود که سوره ی مبارکه ی کوثر بر پیامبر اعظم - صلوات الله علیه- نازل شد. این تولد را به فرزند عزیزتان منتظَر عالم، تبریک عرض می کنم.

دنیا اگر تمام شود پر ز فاطمه

یک تن به مثل دخت پیمبر نمی شود

گل های عالم ار که شوندی نثار روی

یک گل به عطر همسر حیدر نمی شود

محبوبه خدا نه به جز همسر علی است

این فخر بهر دختر دیگر نمی شود

نور دو چشم احمد و هم کفو شیر حق

تفکیک او از این دو میسر نمی شود

یک موی فاطمه به شرف با هزار حور

در نزد کردگار برابر نمی شود

تشبیه او به حور بهشتی است اشتباه

هر سنگ معدنی دُر و گوهر نمی شود

مام شبیر و شبّر و کلثوم و زینب اوست

دیگر زنی چو فاطمه مادر نمی شود

خلق بهشت و حوری کوثر طفیلیش

جز او زنی حقیقت کوثر نمی شود

بانوی دیگری به علّو مقام وی

پیدا به زیر گنبد اخضر نمی شود

شمشاد قامتش به خداوند لایزال

خم جز برای خالق اکبر نمی شود...

(شعر از: فروغ الزمان ضرغامی)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/12/28:: 7:25 صبح     |     () نظر

مَن ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ شَهیدا


سلام و صلوات خداوند به خانم أمّ البنین علیها سلام، خانم بزرگواری که در خدمت امام زمانش آقا امیرالمؤمنین علی –علیه السلام- بود و فرزندان حضرت علی –علیه السلام- و فاطمه زهرا –سلام الله علیها- را با جان و دل خدمت می کرد. نامش فاطمه بود اما به خاطر این که دل فرزندان حضرت فاطمه –سلام الله علیها- با شنیدن نام مادرشان نلرزد، گفت به او فاطمه نگویند. حضرت علی –علیه السلام- فرمود به او أمّ البنین بگویند. این بانوی بزرگوار سعادت داشته تا در عصر امام حسن و امام حسین و امام سجاد –علیهم صلوات الله- در حیات باشد. غمخوار اهل بیت، مادر بزرگوار چهار شهید، چهار برادر، چهار جوان قدرتمند که سرآمد آنها حضرت عباس قمر بنی هاشم –علیه السلام- بود. همگی در رکاب امام حسین –علیه السلام- جان به قربان امام زمانشان کردند و شربت شهادت نوشیدند. این خانم نهایت ادب و محبت را نسبت به فرزندان حضرت فاطمه رعایت می کرد. هنگام ورود اسراء آل پیغمبر به مدینه، مدام احوال سلامتی امام حسین –علیه السلام- را می پرسید. بعد از واقعه ی جانگداز عاشورا به قبرستان بقیع رفت و چهار شِبهِ قبر درست کرد. در آنجا عزاداری می کرد و می گفت: دیگر مرا أمّ البنین نگویید زیرا که من أمّ بی بنینم. سالروز وفات این بانوی بزرگوار که در تاریخ تشیع نظیر ندارد، همسر آقا امیرالمؤمنین و مادر چهار فدایی امامت، بر آقا امام زمان تسلیت باد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/12/18:: 11:20 عصر     |     () نظر

 

نتیجه تصویری برای در و حضرت زهرا

 

یا فاطمه الزهراء! یاد و خاطره ی شما در قلب شیعیان هست و هرگز داغ مادر هجده ساله شان را فراموش نمی کنند. در عزای شما زن و مرد، پیر و جوان با تمام وجود گریه می کنند و به یاد جوانی، بازوی ورم کرده، سینه ی سوراخ از مسمار در، پهلوی شکسته، صورت کبود از سیلی، چادر خاکی و محسن شش ماهه بر سر و سینه می زنند.

در وسط کوچه تو را می زدند

کاش به جای تو مرا می زدند

وای من و وای من و وای من

میخ در و سینه ی زهرای من

مداحان اهل بیت عصمت و طهارت –علیهم السلام- با لباس عزا و شال سیاه در مجالس شرکت می کنند. خدا رحمت کند شاعران را، هرچه توانستند از عمق وجودشان، با سوز و گداز، سرودند ولی انگار این داغ و مرثیه را با هیچ کلامی نمی شود تسکین داد. همه در این مجالس دعا می کنند و حاجت می خواهند. از همه مهمتر فرج آقا و صاحبمان حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف- را از خداوند می خواهند و بیان می شود که آقا صاحب الزمان علاقه ی خاصی به مادر پهلو شکسته اش دارد. زبان حال شما را چنین می خوانند:

حق بردن و سیلی زدن و سینه شکستن

مزد زحمات شب و روز پدرم بود

و بعد ادامه می دهند:

گریه کن ای دیده بر احوال زار فاطمه

بر دل پر درد و چشم اشکبار فاطمه

 

شیعیان حتما دو نوبت، یک بار به روایت هفتاد و پنج روز و بار دیگر نود و پنج روز بعد از رحلت آن بزرگوار، برای شما عزاداری می کنند. روضه های فراوان در ایام فاطمیه، در شهرها برقرار است. روضه خوان ها و مداحان اهل بیت –علیهم السلام- وقتی به کنار درِ سوخته و مادر هجده ساله پشتِ در و محسن سقط شده می رسند و حرف هایی که آن معظمه به فضه خادمه فرموده، حتما از سادات اهل مجلس عذرخواهی می کنند که این مصیبت را بیان کرده اند. در این مجال نمی گنجد همه ی روضه هایی که از کودکی تا به حال از پدرم شنیده ام بازگو کنم وگرنه از تولد و زندگی شما تا شهادت را با هزاران ورق نمی شود بیان کرد. خودم را به نوشتن از شما بزرگوار تبرک می کنم و عرضه می دارم:

عصمت داوری نبود اگر نبود فاطمه
جنت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه

هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه
احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه

آنچه که آفریده حق بوده برای فاطمه 
گفت از آن سبب نبی من به فدای فاطمه

 

نتیجه تصویری برای شهادت حضرت زهرا

 

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/11/23:: 3:57 عصر     |     () نظر

 

نتیجه تصویری برای السلام علیک یا زینب الکبری

السلام علیک یا صاحب الزمان یا قائم آل محمد جهان در انتظار توست. ولادت عمه جانتان حضرت زینب سلام الله علیها را خدمت شما تبریک عرض می نمایم.

جمعه،انتظار و دل خوشی منتظران،بیشترمی شود و امروز، تقارن دو عید باشکوه است که شیعیان ودوستداران شما جشن گرفته اند. در این روز،حرم کریمه ی اهل بیت غرق شادی و امید و دعا برای فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و تشرف به زیارت حضرت زینب سلام الله می باشد. در همچوایامی پدر بزرگوارم میخواند:

 

خدا را آسمان عصمت و شرم و حیا زینب

نبی را آستان بخشش و جود و سخا زینب

علی را مظهر علم و کمال و دانش و صولت

زنان امتان را همچو زهرا رهنما زینب

نبی سطوت، علی صولت، حسن خلق و حسین فطرت

به سان مادرش زهرا، بُدی سر تا به پا زینب

امامت گر بُدی لایق زنان را، فاش می گفتم

که بر خلق دو عالم مقتدا و رهنما زینب

دُر دریای عفت، آسمان عزت و شوکت

فهیمه عالمه، آینه ی ایزد نما زینب

 

 یا بنت امیرالمومنین یا زینب کبری از خداوند متعال خواستارم با دعای شما،مدافعان حرم پیروز شوند و بار دیگر آرزومندان آن مکان ملائک پاسبان به زیارت مشرف شوند و خاک آنجا را طوطیای چشمانشان نمایند و با سوز دل ندا دهند:

 

شفیعه ی دو سرا، بانوی حیا زینب

جهان عفت و ناموس کبریا زینب

تو را به حق جد و پدر و مادر خود

به پاره های جگر مجتبی برادر خود

به دست های قلم شده عباس

به آن وداع حسینت، به ظهر عاشورا

بخواه  حاجت ما را تو از خدا زینب


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/11/15:: 4:53 عصر     |     () نظر

 هوا دل پذیر شده بود. گُل از خاک بیرون آمده و از گرمای آفتاب، باران و برف هم نمی آمد. اصلا در آن حال و هوا مردم خودشان را گم کرده بودند. به فکر اسلام و اطاعت از امام بودند. هر روز تظاهرات و هر روز غذای حاضری، سیب زمینی و روغن نباتی و اگر گیر می آمد تخم­ مرغ، چای و میوه هم اگر وقت می شد. هر کس نمی­ توانست تظاهرات برود در خانه غذای ساده درست می کرد. همه خانه ها امام و امام و امام بود. آن سال در ولایتمان تا پیروزی انقلاب اسلامی برف نیامد. هر چه نفت می خواستند به مردم بدهند، مردم می گفتند بدهید به مردم تهران که سر صف نایستند، دشمن شاد نشود، ما نفت نمی خواهیم .

   شهید خیلی ارزش داشت، اگر کسی شهید می شد خدا می داند که جمعیت مخصوصا جوانان عزیز مثل سیل هجوم می بردند برای تشیع جنازه. بهشت زهرا واقعا از آن گل های پرپر، بهشت شده بود. جوانان با فریاد، شهید را روی شانه های مرد افکنشان می گرفتند و می گفتند :

می کُشم می کُشم آن که برادرم کشت

و با هم سر می دادند :

ای شهید حق آیم به سویت              بهشت موعود در پیش رویت

مادر ندیده خیر تو، الله اکبر          پدر نشسته به سوگ تو، الله اکبر

و مرگ بر شاه در آخر همه شعارها با فریاد اداء می شد.

   تظاهرات­ ها همچنان پر شور ادامه داشت. یک روز رسیدیم دیدیم ریوی ارتشی پر از سرباز با تفنگ های آماده، کنار مرکز رادیو توقف کرده است. مردم بیشتر تحریک شدند با تمام وجود فریاد می زدند :

ارتشیا خمینی سلامتان رسانده

ما به شما گل می دیم، شما به ما گلوله

ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست

بعضی ها هم گل می زدند به نوک لوله تفنگشان.

   با تظاهرات به آخر خیابان مولوی که می رسیدیم وارد خیابانی می شدیم که پس از طی مسافت زیادی پل حافظ را می­ دیدیم. جمعیت موج می زد. روی پل، بین جمعیت، یک اتوبوسی بود، انگار مردم اتوبوس را بغل گرفته بودند. بالای اتوبوس یک روحانی جوانِ لاغر­اندام و مرتب، با عمامه سفید، بود که با بلندگو شعار می داد و مردم هم همراهی­ اش می کردند:

به خون پاک شهیدان قسم

به اشک چشم یتیمان قسم

ریشه شاهنشهی می کنیم

تماشاچی ها هم منقلب می شدند. زن آرایش کرده بی حجاب با پالتو و جوراب شیشه ای که آن زمان مد بود! میان جمعیت آمد. فورا یک نفر به او روسری داد او هم گرفت و سریع سر کرد.

   وضع معیشت مردم با حالا اصلا قابل مقایسه نبود. صد یک مردم یخچال، تلویزیون و اتومبیل نداشتند. آن که به فکرش نبودند خوراکی و وسایل رفاهی بود. هر شب ساعت نُه برق می رفت و همه روی پشت­ِ بام ­ها شعار الله اکبر، خمینی رهبر و مرگ بر شاه می گفتند. روزها جوانان گالن­ های نفت را بدون دست­مزد به در خانه ها می­ بردند.

   تا این که امام آمد. از سیل جمعیتی که به پیشواز رفتند گویا کسی در خانه­ ها نمانده بود. فریاد صلوات و الله اکبر و درود بر خمینی طنین انداز بود. چند ماشین آمد و رد شد و جمعیت به دنبال آن می دویدند. خدا می­ داند مردم چه کردند، در تاریخ ثبت شده است. در یک کلام، زمین دانشگاه پر از نقل و گُل شده بود.  

      دو سال بعد، جنگ بر ملت ما تحمیل شد. جوانان، هزار هزار برای دفاع از کشور اسلامی که هزاران شهید داده تا اسلامی شده، راهی جبهه ­های حق علیه باطل شدند. در آن زمان کالاهای اساسی سهمیه بندی شد. در زمستان­ های سرد با دمای بیست درجه زیر صفر با آرامش در صف­ های طولانی می ایستادیم تا نفت، گاز، برنج، روغن، مرغ و تخم مرغ بگیریم. خیلی از مردم مثل ما بودند و مایحتاج ضروریشان را کم کم با کوپن، با پول کمی که داشتند، می خریدند. مردم از سهمیه خودشان به جبهه هم می­ فرستادند. به ویژه خانواده­های شهدا در این کار سهم بسزایی داشتند. در مساجد و حسینیه ها و خانه­ ها با قند و شکر سهمیه مربا و حلوا درست می کردند و به جبهه می­ فرستادند.

   با وجود این سختی­ ها به یاد ندارم در صفی دعوا شده باشد. اما حالا با تمام وفور نعمتی که هست متأسفانه در صف دریافت سبد کالا کتک­ کاری می شود و عکسش هم توسط اینترنت در همه جا منتشر می گردد.

   بعد از گذشتن سی و هشت سال از انقلاب و برخورداری از مواهب انقلاب - به برکت خون شهیدان و از جان گذشته­ گی آنان -  هزاران هزار امکانات رفاهی و نعمت­ های فراوان است که به قول قرآن "وَ إِن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللهِ لا تُحصُوها"  تا جایی که حافظه و قلمم ، مرا یارای نوشتن نعمت­ ها نیست.

 



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/11/11:: 9:2 عصر     |     () نظر

من مات علی حب آل محمد مات شهیدا


سالگرد رحلت جانگداز نور چشمان آقا موسی بن جعفر علیه السلام را به ساحت آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تسلیت عرض می کنم.

حضرت معصومه در راه زیارت امام زمانش، امام رضا علیه السلام، جان داد.

شهر مقدس قم یکپارچه در عزای آن مکرمه ی معظمه عزادار است.

هرکس به چهارده معصوم عقیده دارد، به هرطریق ممکن خود را برای عرض ادب و تسلیت به زیارت حضرت معصومه می رساند.

مداحان اهل بیت عصمت و طهارت به بهترین وجه ممکن، در سوگ حضرت معصومه روضه می خوانند و مردم را توجه می دهند که قدر خودتان را بدانید شما دل آقا موسی بن جعفر را با این بزرگداشت شاد می کنید و ادامه می دهند که قم کوفه نیست که اهل بیت را سنگباران کنند، و می گویند در هفده روزی که شهر مقدس قم مهماندار خواهر امام رضا بود به بهترین وجه ممکن از آن معظمه پذیرایی کردند و بعد از آن که ایشان رحلت کرد وظیفه خود را در قبال آن مظلوم انجام دادند و در باغ بابلان که اهدایی پیرمردی متدین بود ایشان را دفن کردند.

هر روز هزاران نفر پروانه وار به زیارت می آیند.

غرض از این مقال، عرض ارادتی به پیشگاه ایشان است، در وصف ایشان کتابها نوشتند. بیان من قاصر است که حق مطلب را ادا کنم.

عمه سادات سلامٌ علیک

روح عبادات سلامٌ علیک

کوثر نوری به کویر قمی

آب حیات دل این مردمی

عمه سادات بگو کیستی

فاطمه یا زینب ثانی ستی

از سفر کرببلا آمدی

یا که به دنبال رضا آمدی

 

یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/10/20:: 12:10 صبح     |     () نظر

السلام علیک یا فاطمه المعصومه علیها السلام

عمه سادات سلام علیک

روح عبادات سلام علیک

از سفر کرببلا آمدی یا که به دنبال رضا آمدی

عمه سادات بگو کیستی ؟فاطمه یا زینب ثانی استی 

 یا حضرت معصومه چند روز نه چند هفته و شاید هم بیشتر هست که مردم قدر شناس قم در تدارک بزرگداشت سالروز ورود تاریخی شما در تلاش و تکاپو هستند تا هر چه با شکوه تر این مراسم برگزار شود .مسجد فاطمه الزهرا سلام الله علیها واقع در خیابان شاه ابراهیم واقعا غوغاست.بعد از نماز صبح با شکوه و جلال تمام جشن می گیرند و با صلوات بر محمد وآل محمد،بوی خوش اسفند و گلاب فضا را عطر آگین می کنند.خدام حرم در این مسجد پذیرایی می شوند وگل به دست به طرف حرم مطهر می روند.در این روز خیابان شاه ابراهیم که مسیر ورود بانوی کرامت به قم است،به طرف حرم مطهر مملو از جمعیت و راه بندان می شود.هر زائری سعی می کند خود را زودتر به حرم مطهر برساند.اصلا رسم شده و همه ی اهل قم می دانند23ربیع الاول سالروز ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر قم است.جمعیت سر از پا نمی شناسند،آنقدر جمعیت هست که عبور از درهای ورودی واقعا مشکل است.در این بین بعضی زواربا غفلت تمام آرایش کرده وارد حرم می شوند و با خدام زن مواجه می شوند که با محبت به آنها دستمال آرایشی می دهند تا آرایششان را پاک کنند و بعدا چادر به آنها می دهند و با اکراه هر کدام ازغافلان یک چادر گلدار می پوشند وهرخانمی می خواهد چادرش خوش گل ترباشد.ولی هیهات که چادرها فقط پوشش ظاهریند،چون در مراجعت از زیارت چنان چادر را پرت می کنند که من دلم می سوزد و احساس می کنم با این چادر به حجاب و زیارت علاقه مند نشده اند. خانم حضرت معصومه دعا کن و و به دل مدیران حرم بینداز چادر و جوراب های سفید نو به زوار هدیه بدهند.

در این روز بعضی از مدارس،دانش آموزان را از این فیض بهره مند می سازند واین دانش آموزان هم صدا با جمعیت گل به دست می خوانند:

دسته گل محمدی،به شهر قم خوش آمدی

فاطمه معصومه به شهر قم خوش آمدی

بانوی ملک سرمدی،به شهر قم خوش آمدی

ای گل باغ احمدی،به شهر قم خوش آمدی

 یا حضرت معصومه هر چه درباره شما شنیده ام دلم را آتش می زند .وقتی یادم می آید بعد از شهادت پدر بزرگوارتان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام،برادر تان حضرت امام رضا علیه السلام را به خراسان بردند و شما با عشق و محبت به همراه ارحام و اقرباء از سادات بنی هاشم به دیدار امام رضا علیه السلام شتافتید.اما قبل از رسیدن به قم خبر شهادت آن بزرگوار به شما رسید و به همراهانتان فرمودید:تا قم چقدر فاصله است؟آنها گفتند:چیزی نمانده و شما فرمودید:بشتابید به قم.و سرانجام به آشیانه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم مشرف شدید.

 مردم قم هر سال به خاطر قدر شناسی سه مراسم با شکوه برای شما برگزار می کنند و مداحان هم بسیار زیبا می خوانند . وقتی یاد فرمایش گهر بار امام صادق علیه السلام می افتم که فرمودند قم حرم ماست و قبل از ولادت آقا موسی بن جعفر نوید تولد شما را داده اند،دلم شاد می شود که در قم هستیم و از وجود شما و قدوم پر برکتتان هزاران نعمت بی شمار الهی به این سرزمین کویری باریدن گرفته به ویژه حوزه های علمیه که قم را شهر علم و اجتهاد کرده اند.  



نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/10/2:: 10:21 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >