سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر یک از شما آینه برادرش است . اگر رنجی را در او ببیند، دورش می سازد. [امام علی علیه السلام]
چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین

 

  شهادت نور دیدگان آقا امیر المومنین و تربیت شده ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر حضرت ولی عصرعج الله تعالی فرجه الشریف تسلیت باد. تاریخ از قول مولایمان صاحب الزمان نقل کرده اند: "مصیبت اسیری عمه جانم حضرت زینب برایم بسیارسنگین است و صبح و شام بر این مصیبت گریه می کنم و اگراشکم تمام شود، خون گریه می کنم."

 پدرم رحمه الله، سالهای سال برمنابر مسلمین برای عمه جانم حضرت زینب سلام الله علیها با سوزو گداز می خواند:


خطبه زینب اگر در سفر شام نبود

از فداکاری شاه شهدا نام نبود

نه همین نام نبود ازشه خونین کفنان

خبراز مکتب ارزنده ی اسلام نبود


 در مصیبت آن معظمه ی مظلومه قلم قاصر است که بتواند شجاعت علوی وصبرفاطمی آن بزرگوار را به رشته تحریر درآورد. هیچ زنی در تاریخ بشریت چنین مقام و مرتبتی ندارد که در حیات پر برکتش یار و یاور چهار امام هم عصرش باشد. امام سجاد علیه السلام در عظمت این بانوی بزرگ فرموده اند:"عمتی! انت عالم غیر معلمه "

زینب آن بانوی عظمایی که دست قدرتش

کهکشان چرخ را در پیچ و تاب انداخته

 

  آن مخدره با جان و مال و فرزندانش در رکاب حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام در واقعه جانگداز کربلا در کنار امامش، مجاهده نمود، به طوری که مورد تحسین امام حسین علیه السلام قرار گرفت.

  با وجود گرمای هوا در روز عاشورا، تشنگی اهل حرم، شهادت حضرت ابا عبدالله الحسن ، داغ آقا ابوالفضل العباس، دیدن قنداقه ی پر خون علی اصغر، صدای العطش خیام، پرپر شدن همه ی یاران، هلهله و شادی دشمن، سر امام زمان بالای نیزه، اسب تاختن بر بدن مبارک امام و... آن بزرگواراز انجام مستحبات غافل نبود تا جایی که به فرمایش امام سجاد علیه السلام  در شب یازدهم محرم نماز شب را نشسته خواند.

 

رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول

این کشته فتاده به هامون حسین توست

این صید دست و پا زده درخون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

پس روی در بقیع و به زهرا خطاب کرد

مرغ هوا و ماهی دریا کباب کرد

ای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب وبی کس و بی آشنا ببین

 

 در عصر روزدهم، بعد از آتش زدن خیام، عمه سادات مطابق دستورامام زمانش، سرپرستی اهل حرم را برعهده گرفت و با امام حسین وداع نمود:

ای وارث سریرامامت زجای خیز

بر کشتگان بی کفن خود نماز کن

طفلان خود به ورطه ی بحر بلا نگر

دستی به دستگیری ایشان دراز کن

یا دست ما بگیراز این دشت پربلا

باردگر روانه به سوی حجاز کن


نتیجه تصویری برای زینب

 

 اسارت شروع شد وخاندان اهل بیت، وارد شام شدند.در کاخ یزید و عبید الله، با بیان شجاعت و اهداف شهیدان،بنی امیه را رسوا نمودند تا جایی که یزید به خواسته امام زین العابدین تسلیم شد واهل بیت رسول الله بیرق عزا برپا نمودند و کاخ یزید را به لرزه درآوردند.


شام غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود

وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت

فاش می گویم که آن بانوی عظمای دلیر

با بیان خویش دشمن را هراسان کرد و رفت

خطبه ی غرا بیان فرمود در کاخ یزید

کاخ استبداد را از ریشه ویران کرد و رفت


 اهل بیت به دستور سید الساجدین برای بزرگداشت شهیدان کربلا، راهی آن سرزمین مقدس شده و اولین احیا کنندگان زیارت قبر ملائک پاسبان آقا سید الشهداء و هفتاد و دو تن شدند. از کربلا تا شام عمه سادات با شجاعت خود را سپر تازیانه های دشمن علیه کودکان نمود، اما از شام تا کربلا دشمنان زیرتازیانه ی عمل ننگین خود نابود شدند و زینب با استواری بیرق فرهنگ حسینی را بر دست گرفت و این گونه عاشورا، زینب البقاء شد.

 اهل بیت رسول الله، بعد از نکوداشت یاد شهدای حق و فضیلت، در معیت امام زین العابدین علیه السلام به سوی مدینه النبی رهسپار شدند و در آن شهر به بیان استقامت و پیروزی حق علیه باطل پرداختند و مجاهدت های انسان ساز آن بزرگواران را در قلب ها نهادینه نمودند.

  بعد از مراجعت، زینب سلام الله در مدینه عزا برای شهدای کربلا برپا نمود. حضرت زینب سلام الله علیها در مدینه خطبه خواند و مردم را برای قیام فرا خواند. عمرو بن سعید اشرق والی مدینه نامه‌ای به یزید نوشت و او را از ماجرا با خبر کرد. یزید در جواب نامه وی نوشت بین زینب و مردم مدینه فاصله بیانداز. پس به حضرت زینب امر کرد از مدینه بیرون و به هر کجا می‌خواهد برود. حضرت زینب برخلاف میل باطنی اش در اواخر ماه ذی الحجه سال شصت ویک هجری قمری همراه با دختران امام حسین –فاطمه و سکینه- از مدینه خارج شدند. زینب سلام الله علیها بعد از گذشت یک سال در ماه رجب سال شصت و دوهجری قمری دار فانی را وداع و به دیدار معبود شتافت و روح مطهرش در کنار سید و سالار شهیدان حیات جاودان یافت و بارگاه ملکوتی اش در دمشق آمال و آرزوی همه ی علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت می باشد.

 عمه جان! مرا دعوت نمایید تا از نزدیک عرض ادب نمایم.


 

 

 همان صورت نیلی

همان چادر خاکی

همان قد خمیده

همان فرق شکسته

همان تشت پر ازخون

همان راس بریده

همان دست بریده

همان اکبر و قاسم

همان قنداقه پر خون

شده قاتل زینب

امان از دل زینب

امان از دل زینب


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط صدیقه سجادی 95/2/3:: 11:55 عصر     |     () نظر