سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریف‏ترین بى‏نیازى ، وانهادن آرزوهاست . [نهج البلاغه]
چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین

بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدّیقین

مَن ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ شَهیدا


   این شهید فقط محبت نداشته، بلکه عملا جلوی تاراج ناموس شیعه را گرفته است. فراموش نمی شود یکی از شهدا به خواهرش یا خواهرانش در طول تاریخ، پیغام داده بود: "خواهرم سیاهی چادر تو از سرخی خون من رنگین تر است".

   خبر شهادت علی خلیلی و وصیت نامه اش را دو بار به وبلاگم ارسال کردید. تشکر می کنم. به دلیل نشناختن مقام شهادت و جایگاه شهید، قلم را کمتر یارای نوشتن برای شهیدان است. در وصیت نامه اش، شهید ذکر فرموده: "یک نفر ریشو گفت: چرا این کار را کردی!؟" در واقع از امر به معروف ایراد گرفته. سال های دفاع مقدس هم، بودند کسانی که به شهید اهانت می کردند و خانواده های آنها را می رنجاندند! از آن "به ما چه ها"، "به تو چه ها" یا "چه کار داشتی" برای افراد سست ایمان یا لااُبالی بیانش آسان است. کسی که غیرت دارد و به وضوح تاراج ناموس شیعه را می بیند، هرگز نمی تواند فریاد نکند.

   بار دیگر با غیرتی از تبار آقا امیرالمؤمنین علی –علیه السلام- از ضربت های کاری در شب نیمه ی شعبان، به شهادت رسید. خدا انتقامش را خواهد گرفت. حضرت علی -علیه السلام- در خطبه ی 27 نهج‌البلاغه می‌فرماید: "به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه‌ ی زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که درپناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره‌ های آنها را به غارت برده، در حالی‌ که هیچ وسیله ‌ای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشته‌اند. لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون این که حتی یک نفر آنان، زخمی بردارد، و یا قطره ی خونی از او ریخته شود. اگر برای این حادثه ی تلخ، مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است". 

    در زمان جنگ مادر بزرگواری وقتی می دید افرادی، غیرتمند و شریف همچون علی خلیلی، در رختخواب می میرند می گفت: "برای شهید شدن خوب بود". الحق و الإنصاف شهید خلیلی لیاقتش کمتر از شهادت نبود. کسانی که در سایه سار وجود مبارک آقا صاحب الزمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف- هستند و در حوزه ی علمیه ی امام صادق –علیه السلام- درس غیرت می خوانند، نمی توانند در این مصیبت ها بی تفاوت باشند. به فرمایش امام سجاد علیه السلام: "شهادت افتخار ماست".  

 

 

خوشا آنان که با عزت ز گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند

ز کالاهای این آشفته بازار
محبت را پسندیدند و رفتند

خوشا آنان که در میزان وجدان
حساب خویش سنجیدند و رفتند

نگردیدند هرگز گرد باطل
حقیقت را پسندیدند و رفتند

خوشا آنان که بر این عرصه خاک
چو خورشیدی درخشیدند و رفتند

خوشا آنان که از پیمانه دوست
شراب عشق نوشیدند و رفتند

خوشا آنان که با اخلاص و ایمان
حریم دوست بوسیدند و رفتند
خوشا آنان که در راه عدالت
به خون خویش غلتیدند و رفتند

خوشا آنان که بذر آدمیت
در این ویرانه پاشیدند و رفتند

چو نخل بارور در تنگستان
ثمر دادند و بخشیدند و رفتند

خوشا آنان که پا در وادی عشق
نهادند و نلغزیدند و رفتند

خوشا آنان که بار دوستی را
کشیدند و نرنجیدند و رفتند

رسا در راه خدمت باش کوشا
خوشا آنان که کوشیدند و رفتند
 

(شعر از: دکتر قاسم رسا) 




نوشته شده توسط صدیقه سجادی 96/4/21:: 11:29 صبح     |     () نظر