اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اِمام عَلیّ النَّقی الهادی
یا امام هادی شهادت شما را به آقا صاحب العصر و الزمان –عجل الله تعالی فرجه الشریف- تسلیت می گویم. شرمنده ام که نمی توانم روضه ی شما بزرگوار را از حفظ بخوانم. از آن سخت تر این که وقتی به پابوس شما مشرف شدم خودم را گم کردم. قبل از زیارت شما و فرزند عزیزتان امام حسن عسکری –علیه السلام- به طرف سرداب مبارک و مطهر دویدم. وقتی آن منبر بزرگ را دیدم بلند سلام عرض کردم و برای امام زمان غریب خواندم. همراهم که قبلا به سرداب آمده بود گفت: "اینجا نیست صبر کن"! و مرا به مکان مخصوص غایب شدن آقا و صاحبمان امام عصر –عجل الله تعالی فرجه الشریف- هدایت کرد. دفعه ی قبل که مشرف شده بودم، از شدت جمعیت، سرداب مطهر را بسته بودند.
می دانم که شما خواستید و رسما دعوت فرمودید وگرنه:
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
بعد از دعا و نماز برگشتم کنار ضریح مطهر شما و فرزند بزرگوارتان آقا امام حسن عسکری علیه السلام. خدا خیر بدهد به شیعیان، طاقت آن همه بی مهری و بی حرمتی را ندارند، به بهترین وجه ممکن برای زوّار، حرم را آماده کرده بودند.
یا امام هادی ممنونم. آقای بزرگوار، دلم پر می زند بار دیگر مرا دعوت کنید به پابوس شما بیایم و خاک سامراء را سرمه ی چشمانم کنم.
ای نورِ در زندان رها، خورشید زندان
ای هادی آزادگان، نور یقین در این جهان
کلمات کلیدی: